سه‌شنبه ۱ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۴:۰۶
۰ نفر

شاید اگر تعارف‌ها و تعریف‌های مرسوم را کنار بگذاریم حتما می‌پذیریم که دوره‌ فعلی دوره‌ی شکوه زبان فارسی نیست.

زبان فارسی

مجید خسروی- فعال در زیست‌بوم فناوری: بدون مقدمه عرض می‌کنم که تعدادی سوال و در واقع علامت سوال حل نشده برای من در حوزه‌ی زبان وجود دارد که چند وقتیست ذهنم را درگیر کرده. لطفا در صورت امکان پاسخ دهید یا حداقل این پیام را تا آخر بخوانید.

شاید اگر تعارف‌ها و تعریف‌های مرسوم را کنار بگذاریم حتما می‌پذیریم که دوره‌ فعلی دوره‌ی شکوه زبان فارسی نیست. این از شواهد بسیاری پیداست که اصلی‌ترین آن این است که مردمان همین سرزمین، که خاستگاه زبان فارسی است، مجبور به استفاده‌ پر شمار از لغات بیگانه در تکلم روزانه‌ خود هستند چه برسد به مردمان هند و آناتولی و ... . اصلی‌ترین دلیل این موضوع نیز از نظر بنده و بسیاری صاحب‌نظران عدم تغذیه با لغات جدید است. حالا تعدادی علامت سوال که ذهن بنده را مشغول کرده از شما می‌پرسم.

- چرا طبق اصول و رویه‌های فرهنگستان، کلمات جدید صرفاً باید از طریق اشتقاق لغات پیشین ساخته می‌شوند؟ (حداقل ما نمونه قابل توجهی غیر از حالت ندیده‌ایم)

- آیا افزودن لغات سماعی با ساختار جدید باعث تغییر ماهیت زبان می‌شود؟

- آیا مردمان هزار سال پیش صلاحیت بیشتری از ما داشته‌اند که این تعداد لغت سماعی و بی‌قاعده به زبان فارسی اضافه کرده‌اند؟

- آیا پیشرفت علمی و ظهور مفاهیم جدید در زندگی در هزار سال پیش بیشتر از الان بوده است؟

اما یک پاسخ بدیهی این است که هم صلاحیت ما از لحاظ فرهنگی و اجتماعی بیشتر از مردم عوام هزارسال پیش است و هم دنیای امروز دنیای بسیار مترقی‌تری از آن زمان است. حالا شما لطفا دلایل این قضیه را پاسخ دهید.

به دلیل اعراض از مکاتبات پیاپی بنده برخی نکات را ذکر می‌کنم که شاید جواب پاسخ‌های احتمالی باشد.

ممکن است پاسخ بدهید که کلمات جدید با زبان فارسی مانوس نیستند و مردم از آن استفاده نمی کنند. که من یک نمونه مثال برای شما می‌آورم. چند درصد از مردم می‌دانستند که کلمه پهپاد مخفف «پرنده هدایت‌پذیر از دور» است. اکثرا این لغت را به صورت شنیداری و سماعی یاد گرفتند و به کار بردند و از قاعده‌ نام‌گذاری آن بی‌اطلاع بودند و امروز می‌بینیم که در چه سطحی بین مردم جا افتاده از آن استفاده می‌شود و بسیاری از خلأها را در این حوزه پوشش داده. چه بسا خود این کلمه مسبب جلب توجه بیشتر جوانان و محققان به این حوزه و انجام بسیاری کارهای علمی است. این یک مثال نقض و نمونه موفق برای افزودن واژه‌های سماعی است. از این دست نیازها در زبان فارسی بسیار زیاد است که بنده در چند سال تعدادی از مهمترینِ آن‌ها را به همراه موارد استفاده و میزان اهمیت گرد آورده‌ام.

- نمونه موفق دیگر که در سطح کلان است، زبان انگلیسی و نهادهای متولی آن‌ هستند. این نهادها سالانه قریب به ۵۰ لغت جدید را که اکثرا سماعی و خلق شده هستند وارد زبان انگلیسی می‌کنند و می‌بینیم که نه تنها به هویت زبان انگلیسی ضربه نمی‌خورد بلکه هر روز در سطح دنیا فراگیرتر می‌شود.

به زعم بنده ریشه‌ بسیاری از مشکلات فرهنگی و اقتصادی ما در نهایت می‌تواند به همین موضوع یعنی ضعف زبان مرتبط باشد. در اینجا دو مورد را برایتان عرض می‌کنم:

رغبت نداشتن به مطالعه می‌تواند یکی از پیامدهای این موضوع باشد. در کتاب‌ها معمولا نویسنده تفکرات و نظرات خود و یا مباحث علمی را که معمولا مطالب عمیق و ریشه‌ای هستند بیان می‌کند. با وجود فقر کلمه نویسنده باید توضیحات فزاینده‌ای را برای انتقال یک مفهوم جدید و بعضا ساده به مخاطب خود به رشته تحریر درآورد که این موضوع باعث طولانی شدن متن و به تبع طولانی شدن زمان مطالعه برای درک یک موضوع می‌شود. به بیانی دیگر اگر خواننده‌ کتاب احساس کند با صرف وقت و انرژی کمتری مطالب بیشتری را فراخواهد گرفت، قطعا رغبت به کتابخوانی بیشتر می‌شود.

کم‌بازده بودن کار گروهی در کشور و فرهنگ ما شاید یکی از ریشه‌هایش فقر کلمه و دقیق نبودن انتقال مطالب تخصصی بین افراد است. سوء تفاهمات متعدد در کار گروهی به خصوص وقتی یک فرد طراح و تحصیل‌کرده قصد دارد مطالبی را به یک فرد مجری و انجام‌دهنده کار احتمالا با سواد پایین‌تر منتقل کند آزاردهنده است و در نهایت با استیصال و کم شدن بازده کار منجر می‌شود. حال این حالت را فرض کنید آن شخص مجری کار نیز با یک زبان قوی و غنی رشد کرده باشد و مفاهیم در زبان مادریش عجین باشد. حالا بازده کار به طور فزاینده‌ای افزایش خواهد یافت. به زعم بنده ریشه‌ بسیاری از مشکلات در صنعت و بازدهی پایین و نبود خلاقیت در کارها و تولیدات در کشور ما همین است که افراد نمی‌توانند کار گروهی و میان‌رشته‌ای انجام بدهند.

به عنوان یک مثال عرض می‌کنم مثلا در تولید یک فیلم‌ سینمایی علمی تخیلی در غرب می‌بینیم که یک فیلمساز با تعدادی دانشمند و بسیاری متخصصان از حوزه‌های مختلف هم‌اندیشی و تبادل نظر کرده و در نهایت یک کار فاخر میان‌رشته‌ای با مفاهیم ناب علمی و جلوه‌های ویژه با تکنیک‌های بروز مهندسی و ... ساخته می‌شود و در نهایت صدها میلیون دلار درآمد زایی به همراه دارد. بحث خود تخریبی نیست اما در کشور و فرهنگ ما تصور این موضوع هم سخت است که یک کارگردان هنری سطح بالا با تعدادی دانشمندان علمی و متخصصان فنی و مهندسی نشسته و تبادل نظر و هم‌اندیشی کنند. چه برسد به اینکه بخواهند یک پروژه مشترک را انجام دهند. اصولا به زبان ساده این گروه‌ها زبان یکدیگر را نمی‌فهمند.

در انتها این سوال را مطرح می‌کنم که آیا این قضیه یعنی توسعه زبان یک موضوع عاجل و ضروری است که قطعا من پاسخ می‌دهم بله به شدت عاجل و ضروری است. به نظر حقیر باید با فوریت بالایی این تکامل صورت گیرد. البته سرعت در خود تکامل می‌تواند مخرب باشد اما باید روال تکامل فوراً آغاز شود. در جامعه مشاهده می‌کنیم که نسل جوان و نوجوان ما به وفور از کلمات ناموس خارجی و یا غیر رسمی و عوامانه استفاده می‌کنند. آیا باید تقصیر را به گردن آن‌ها انداخت؟ خیر آن‌ها به دنبال انتقال مفاهیم و مطالب بعضا ساده بین خود هستند و قطعا ضعف از جانب ما بوده که نتوانستیم آن‌ها را با لغات رسمی و مناسب تغذیه کنیم. از طرفی مشاهده می‌کنیم که واقعا روز به روز (با بزرگ‌تر شدن نسل‌های جوان) زبان مردم از زبان رسمی و زبان مسئولین دورتر می‌شود و به طبع ارتباط گرفتن و صمیمیت بین مردم و نهادهای رسمی و حتی ارتباط گرفتن بین نسل‌های مختلف مردم سخت‌تر می‌شود. لذا با ادامه این روند سرانجام خوبی در انتظار نخواهد بود. قطعاً این موضوع یک زنگ خطر است.

در مجموع نباید انتظار نتیجه گرفتن کوتاه مدت از این طرح را از لحاظ متغیرهای کلان داشت اما به قول قدیمی ها جلوی ضرر را از هر زمانی بگیریم منفعت است.

کد خبر 830285

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha